آسمان بی مهتاب
یکشنبه 18 فروردینماه سال 1387 08:01
رفتی و ساز خلوت من اضطراب شد آن چشمه های جاری و زیبا سراب شد این خانه، نه بعد از تو زندان خویش را می خواستم دوباره بسازم ، خراب شد می خواهد از شب ، این دل پریشانم این آسمان که بعد تو ، بی آفتاب شد حالا کجا ی وسعت دریا جو یم آن را ... دل را که پیش برق نگاه توآب شد ؟